گذشت در زندگی
دوستی می گفت:
«یادته مامانا وقتی کلاف کامواشون گره میخورد چی کار میکردن؟ هی کلنجار نمیرفتن که گره بزرگ تر و کورتر
بشه. سر و تهش رو میبردین و به جاش یه گره ظریف و کوچولو میزدن. بعدشم اون گره رو توی بافتنی یه
جوری محو میکردن. ما هم اگه دلخوری ها رو بزرگش کنیم بزرگ تر میشه. سروتهش رو ببر و یه گره کوچیک
بزن و بذار کلاف زندگیمون ادامه پیدا کنه.»
من میگم:
با گذشت زمان بزرگ می شویم
و با" گذشت"، "بزرگ" .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی