تینا جونتینا جون، تا این لحظه: 19 سال و 1 ماه و 24 روز سن داره
رایان جونرایان جون، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

دختر بهار ღ پسر تابستان

خرید کتاب !

1392/8/14 8:30
نویسنده : مامان شادی
372 بازدید
اشتراک گذاری

بردن تینا به کلاس خرید به همراه داره یعنی نمیشه 2 ساعت تو خیابون بچرخی دست به جیب

نشی..دوشنبه ها روز منه که تینا رو برسونم کلاس و همیشه هم برنامه ریزی میکنم که کجا برم

و علاف نشم..امروز قرعه به نام کتاب فروشی  ماه نو افتاد که تازه باز شده و جا برای نشستن و

خوندن و قهوه خوردن هم داره..جون میده برای روزهایی که بدون بچه بری بشینی و بنوشی و

کتاب بخونی..هر چند قیمتش به نسبت بقیه کتاب فروشی ها بالاتر بود ولی ارزش 1 بار دیدن رو

داشت.

کتاب خریدم برای رایان:

 


 

 با  این کتاب می تونه با انواع حیوانات، نوع تغذیه  و محل زندگی اونا آشنا بشه. 

واز تماشا و بازی با چشم عروسکی که در هر صفحه به جای چشم

شخصیت های اصلی داستان تعبیه شده وچشمهای متحرکشون لذت ببره. صفحات کتاب هم از جنس

مقوای ضخیمه که چشمم آب نمیخوره در برابر دندونهای رایان زیاد دووم بیاره نیشخند

رایان تو ماشین از خستگی خوابش برد..الان هم خوابه هنوز فرصت نکردم کتابو براش بخونم .

برای تینا هم جلد دوم رامونا رو گرفتم .

 

 

در ادامه مطلب خلاصه ای از کتابی که برای تینا خریدم گذاشتم..

پ ن :اسم وبلاگ رو از فرشته های زمینی مامان به  فرشته های مامان  تغییر دادم.

رامونای آتیش پاره

این‌ بزرگ‌ترین‌ روز زندگی‌ راموناست‌. او در کودکستان‌ به‌ معلمش‌ عشق‌ می‌ورزد. هم‌چنین‌ پسرکی‌ کوچولو را

به‌ قدری‌ دوست‌ دارد که‌ دلش‌ می‌خواهد او را ببوسد. رامونا شیفته‌ی‌ گیسوی‌ قشنگ‌، فرفری‌ و قهوه‌ای‌ مایل‌

به‌ قرمز هم‌کلاسی‌اش‌ است‌. موهایی‌ که‌ موقع‌ بازی‌ مثل‌ فنر بالا و پایین‌ می‌جهد... اما باید دید که‌ رامونا

چه‌طور دردسر درست‌ می‌کند. چرا وقتی‌ که‌ بقیه‌ بازی‌ می‌کنند او روی‌ نیمکت‌ نشسته‌ است‌؟ وقتی‌ به‌

پسرک‌ نزدیک‌ می‌شود، چرا او مثل‌ باد از رامونا فرار می‌کند؟ و بالاخره‌ این‌که‌ رامونا چه‌طوری‌ تمام‌ کلاس‌ را به‌

هم‌ می‌ریزد. ورلی کلی یری کتابهای زیادی با نگرش روانشناختی به مشکلات بچه ها نوشته است که

بسیاری از آنها جایزه گرفته اند. رامونا، بی چون و چرا، یکی از مشهورترین و دوست داشتنی ترین

شخصیتهای ادبیات داستانی است.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

الناز مامان طاها
13 آبان 92 23:35
چه كتابهاي مفيديتينا ميخونه رايان ميخورهطاها نابود ميكنه


رایان بعداز خوردن نابود میکنه عزیزم
مامان پارساجونی
14 آبان 92 0:51
چه کتابهای خوبی مبارک باشه عزیزم واقعا راست میگی گلم گاهی وقتا آدم دلش میخواد تنها باشه و چند صفحه کتاب تورق کنهاز مامانه کتاب خون حتما بچه های کتاب خون بار میاد


والا خیلی وقته اجازه کتاب خوندن بهم نمیده پسری من عاشق جدول حل گردنم که اونم به لطف پسری تعطیل شده
(زهره)مامان فاطمه
14 آبان 92 11:09
اگر کتابهای فاطمه رو ببینی همه رو انگار موش خوردهباور میکنی فاطمه حتی ظرفهای یه بار مصرفم که نرم هستن گاز میزنه و میخواد بخوره راستی جرا بعضی بچه ها اینطوری اند


بچه ها همه چی رو اول با دهن امتحان میکنن و اینکه لثه هاشون میخاره
مامان آیسو وآیسا
14 آبان 92 11:45
اسم با تغیییییییییییر مبارک قشنگه
مهسا مامان نورا
14 آبان 92 16:34
مبارکشون باشه همگی دست جمعی خیل یخوب کری کردی که گذاشتی نورا هم شیمو داره وقتی واسش میخونم خیلی دوست داره.




;-)@-}--ببخشید با موبایل هستم اینجوری شد چشمک و گل و قلب فرستادم

مامان سهند و سپهر
15 آبان 92 11:42
چقدر عالي كتاب و نوشيدني در ساعتي براي خود مادر. دلم خواستش